دفتر روانشناسی سید ابوالفضل حسینی

سال دوم دانشجوی روانشناسی ام و این ها تجربه های خودمه تا زمانی که روانشناس بشم و دراین عرصه به مردم خدمت کنم.

دفتر روانشناسی سید ابوالفضل حسینی

سال دوم دانشجوی روانشناسی ام و این ها تجربه های خودمه تا زمانی که روانشناس بشم و دراین عرصه به مردم خدمت کنم.

مکتب دینی آلمانی

جمعه, ۱۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۳۲ ق.ظ

مکتب آلمانی دارای شخصیت هایی همچون ویلهلم وونت، فروید، یونگ و آدلر، اریکسون، ویکتور فرانکل است و من میخواهم به چند مورد از آنها(فروید، یونگ و آدلر، اریکسون) به مختصر می پردازم.

 

 

زیگموند فروید:

 

 

زیگموند فروید (1859–1939) در نوشته های مختلف خود توضیحاتی درباره پیدایش دین ارائه داده است. در توتم و تابو ، او ایده عقده ادیپ (شامل احساسات حل نشده جنسی یک پسر نسبت به مادرش و خصومت با پدرش) را به کار گرفت و ظهور آن را در مرحله اولیه رشد انسانی فرض کرد.

فروید در موسی و توحید ، با نظریه عمومی خود تاریخ کتاب مقدس را بازسازی کرد. ایده های او نیز در آینده یک توهم توسعه یافت وقتی فروید از دین به عنوان یک توهم صحبت می کرد ، اظهار داشت که "این یک ساختار فانتزی است که اگر انسان به بلوغ می رسد باید از آن آزاد شود".

فروید ایده خدا را نسخه ای از تصویر پدر ، و اعتقاد مذهبی را در پایین کودک و روان رنجور می داند . فروید معتقد بود دین اقتدارگرا ناکارآمد است و انسان را از خود دور می کند.

کارل یونگ:

روانکاو سوئیسی کارل یونگ (1961-1875) وضعیت کاملاً متفاوتی را اتخاذ کرد ، موضعی که بیشتر به دین علاقه داشت و بیشتر به ارزیابی مثبت نمادگرایی مذهبی توجه داشت . یونگ مسئله وجود متافیزیکی خدا را توسط روانشناس غیر قابل پاسخ دانست و نوعی عرفان گرایی را برگزید .

یونگ علاوه بر ناخودآگاه شخصی (تقریباً پذیرفتن مفهوم فروید) ، ناخودآگاه جمعی را نیز فرض می کند ، که مخزن تجربه انسان است و حاوی " کهن الگوها " است (یعنی تصاویر اساسی که بدون توجه به فرهنگ ، از نظر تکرار جهانی هستند). فکر کردن این تصاویر از ناخودآگاه به قلمرو آگاهی که وی وی را اساس تجربه دینی و غالباً خلاقیت هنری می دانست. برخی از نوشته های یونگ به روشن ساختن برخی از نمادهای کهن الگویی اختصاص یافته است و کارهای وی را در اساطیر تطبیقی ​​گنجانده است .

آلفرد آدلر:

AlfredAdler.jpg

آلفرد آدلر روانپزشک اتریشی (1870–1937) ، که از فروید جدا شد ، بر نقش اهداف و انگیزه در روانشناسی فردی خود تأکید کرد . یکی از مشهورترین ایده های آدلر این است که ما سعی می کنیم حقارت هایی را که در خود درک می کنیم جبران کنیم. کمبود قدرت اغلب ریشه احساس حقارت است. یکی از راه های ورود دین به این تصویر ، اعتقادات ما به خداست که از ویژگی های گرایش ما به تلاش برای رسیدن به کمال و برتری است. به عنوان مثال ، در بسیاری از ادیان ، خداوند کامل و قادر مطلق قلمداد می شود و به همین ترتیب به افراد نیز دستور می دهد که کامل باشند. اگر ما نیز به کمال برسیم ، با خدا یکی می شویم. با همذات پنداری با خدا از این طریق ، نقص ها و احساس حقارت خود را جبران می کنیم.

ایده های ما درباره خدا شاخص های مهمی در مورد چگونگی نگاه ما به جهان هستند. به گفته آدلر ، این ایده ها با گذشت زمان تغییر کرده اند ، زیرا بینش ما از جهان - و جایگاه ما در آن - تغییر کرده است. این مثالی را که آدلر ارائه می دهد در نظر بگیرید: این باور سنتی که مردم عمداً به عنوان خلقت نهایی خدا بر روی زمین قرار گرفتند با این ایده جایگزین می شود که افراد با انتخاب طبیعی تکامل یافته اند . این با دیدگاه خدا نه به عنوان یک موجود واقعی ، بلکه به عنوان نمایشی انتزاعی از نیروهای طبیعت همزمان است. به این ترتیب ، دیدگاه ما در مورد خدا از دیدگاه ملموس و خاص به دیدگاهی که کلی تر است ، تغییر کرده است. از دیدگاه آدلر ، این یک برداشت نسبتاً ناکارآمد از خداوند است زیرا آنقدر کلی است که نمی تواند حس قوی جهت و هدف را منتقل کند.

یک نکته مهم برای آدلر این است که خدا (یا ایده خدا) افراد را به عمل ترغیب می کند و این اعمال عواقب واقعی برای خود ما و دیگران دارد. نگاه ما به خدا از این جهت مهم است که اهداف ما را در بر می گیرد و تعاملات اجتماعی ما را هدایت می کند.

در مقایسه با علم ، جنبش اجتماعی دیگر ، دین از کارآیی بیشتری برخوردار است زیرا انگیزه موثرتری در افراد ایجاد می کند. به عقیده آدلر ، تنها زمانی که علم شروع به گرفتن همان شور و حرارت مذهبی و ارتقا در رفاه همه اقشار جامعه کند ، این دو از نظر مردم برابرتر خواهند بود.

 

 

اریک اریکسون:

اریک اریکسون (1902–1994) بیشتر به خاطر نظریه رشد روانشناختی اش مشهور است که ریشه آن در اهمیت روانکاوی هویت در شخصیت است. زندگینامه وی از گاندی و مارتین لوتر دیدگاه مثبت اریکسون را نسبت به دین نشان می دهد. وی ادیان را از تأثیرات مهم در رشد موفق شخصیت دانست زیرا این آیین ها روش اصلی برای ارتقا فضایل مربوط به هر مرحله از زندگی در فرهنگ هستند. تشریفات مذهبی این پیشرفت را تسهیل می کند. نظریه اریکسون از مطالعه تجربی منظم بهره ای نبرده است ، اما همچنان نظریه ای تأثیرگذار و مورد توجه در مطالعه روانشناختی دین است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۸/۱۶
سید ابوالفضل حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی